به نام دوست ...
* * *
دلتنگیهای آدمی را باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانهء برفی به اشکی نریخته می ماند...
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشقهای نهان
و شگفتیهای بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو... و من
برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم که صداها را در ظلمات ببیند....
گاه آنچیز که ما را به حقیقت می رساند خود از آن عاریست
زیرا تنها حقیقت است که رهای می بخشد...
(شعر از احمد شاملو)
* * *
به نام دوست ...
....
(تقدیمی)
بهانه است گریه
که به نئشگی اش ...
مجسمت کنم...برای چند لحظه کوتاه
گرداگرد بهانه ات را
دیوار بچینم
و ...
محبوس خلسه خیالت شوم ؛
برای تمامی عمر...
آری؛
بهانه است زندگی ...
که به خوب و بدش
تجربه ات کنم !
به نام دوست ...
به نام تو... !
که آری...
لبریز بوی نام تو بادا !
لحظه لحظه عاشقی هایم....
به نام تو ...
به یاد دوست ...
به نام دل ...
به نام صاحب دل ...
به نام تو ... !!!